اولین شهید انقلاب در شیراز چه کسی است؟

او حامل دستخط «آقا» برای شهید دستغیب بود.

راننده کامیون بود, اما یکی از شاخص ترین مبارزان انقلابی شیراز, پرونده ای قطور در ساواک داشت و چند بار توسط ساواک دستگیر شد که با زیرکی فرار کرد. او را اولین شهید انقلاب شیراز می نامند…

همه جوره در اختیار انقلاب بود. با ماشین سنگینی که داشت به شهر های مختلف می رفت, اعلامیه های امام را می اورد تکثیر می کرد و در اختیار انقلابیون شیراز می گذاشت. یکی از این سفرهایش به یاد ماندنی شد. به اتفاق تعدادی دیگر از انقلابیون شیراز برای دیدن ایت الله سیدعلی اصغر دستغیب که در استان سیستان بلوچستان تبعید بود رفت. بعد از دیدار,  اقای [آیت الله] دستغیب گفته بود: همین نزدیکی, سید بزرگواری تبعید است به اسم [آیت الله] سیدعلی خامنه ای, به دیدار ایشان هم بروید. رفته بود. اقای [آیت الله] خامنه ای به گرمی از انها, استقبال کرده و با انها عکس می گیرد(عکسی که سال ها برمزار علی اکبر[رستمی] بود) بعد دستخطی می دهد تا به شهید [آیت الله] دستغیب برسانند. وقتی شهید [آیت الله] دستغیب دست خط اقای [آیت الله] خامنه ای را می بینند می گویند: من ایشان را از نزدیک ندیده ام, اما هر که هست, فرد فاضلی است!

نیمه شعبان ۵۷ بود. از کنار خیابان رد می شدم. دیدم کامیونی کنارم ایستاد, علی اکبر[رستمی] پیاده شد و گفت: امشب مسجد جامع, دعای کمیل اقای [آیت الله] دستغیب فراموش نشه, اتفاقات مهمی در راه است. شب رفتم مسجد جامع, جمعیت زیادی امده بود. علی اکبر[رستمی] را بین جمعیت دیدم, مرا کناری کشید, تعدادی عکس از زیر لباسش بیرون کشید, عکس کارتر بود و فرح در حال شراب خواری. گفت این عکس ها امشب نباید پیش من باشد, جایی پنهانش کن. قرار بود جمعیت شعارگویان به سمت میدان استانه بروند. علی اکبر[رستمی] میان دار بود و جمعیت را رهبری می کرد. از سر دزک مسیر بسته بود, از سمت دروازه قصاب خانه هم… ماموران حمله کردند, مردم از کوچه پس کوچه ها عقب رفتند. علی اکبر [رستمی] اهل عقب امدن نبود. در میدان استانه مامورها که دنبالش بودند با باطوم به جانش افتادند, چند ضربه هم به سرش کوبیدند. جنازه نیمه جانش در جوب اب پیدا و با امبولانس منتقل شد, اما در مسیر بیمارستان شهید شد.
پیش از علی اکبر[رستمی] شیراز شهید ندیده بود, علی اکبر[رستمی] هم فرد شناخته شده ای بود, همین ترس ساواک و شهربانی را دو چندان کرده بود. مراسم تشیعش کم از حکومت نظامی نداشت. مامورها اسلحه به دست در حالت شلیک به سمت قبر علی اکبر[رستمی] نشسته بودند. اما مردم, پر شور نوحه می خواندند و به سر و سینه می زدند.


رحمت بی پایان ، مغفرت بی کران و رضوان جاویدان نثار روح پاک مرحوم شهید مظلوم علی اکبر رستمی و جمیع ارواح طیبه شهدای اسلام باد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

keyboard_arrow_up