به نام خدا
( خاطرات دوران انقلاب در شهر جهرم )
“” برگرفته از کتاب دایی محمد “”
— بخش هشتم —
راوی محترم : جناب آقای حاج محمد سوادی
(( نارنجک فیتیله ای و ارتقای آن به نارنجک ضربه ای )) قسمت دوم

بدون اتلاف وقت، یک نارنجک ضربه ای درست کردم و شب هنگام بیرون رفتم ، بسیار احتیاط می کردم ، نارنجک را محکم در دستانِ لرزان از دلشوره ام گرفته بودم ، مبادا به صورت اتفاقی به زمین افتد و منفجر شود! حتی گاه پیش خود تصور می کردم که آیا ممکن است گرما و فشار دستم موجب انفجار آن شود؟! این افکار ، اضطراب و همچنین اشتیاق من را در مورد داشتن چنین وسیله ای بر می انگیخت . من و دیگر همراهان انقلابی ، سعی می کردیم در تاریکی شب از مناطق تاریک و خلوت عبور کنیم تا مبادا دیده شویم و کسی ما را شناسایی کند . یک شب بارانی که با برادر حسن مصطفوی ( یکی از دوستان مبارز ) همراه بودم و قصد پرتاب نارنجک به سمت ماشین حکومت نظامی واقع در خیابان عبرت داشتیم ، وی تشخیص داد که اوضاع امنیتی مساعد نیست و پیشنهاد کرد که این کار را به وقتی دیگر موکول نماییم ، سپس از هم جدا شدیم . در راه بازگشت ، در حالی که زمین ، خاکی و آغشته به گل و لای بود ، پایم لیز خورد و با نارنجکی که در دستم بود محکم به زمین خوردم ! در آن هنگام ، همه ی تلاشم این بود که نارنجک به زمین برخورد نکند . دستم را به گونه ای گرفتم که روی انگشتانم به زمین کوبیده شود و حایل میان زمین و نارنجک قرار گیرد . چند دقیقه در همان حالت دراز کشیدم و نارنجک را با ترس و دقت فراوان تماشا می کردم که آیا تغییری در آن رخ می دهد یا خیر ! اندک زمانی بعد ، از جای خود برخاستم ، دلهره ی ترکیدن نارنجک همچنان همراهم بود… وسوسه ای به ذهنم آمد که آن را به اطراف پرت کنم تا در صورت انفجار ، آسیب نبینم ( البته حوالی آنجا یک زمین بزرگ متروکه بود و در آن حال کسی نیز آسیب نمی دید ) اما کمی بیشتر فکر کردم و با خود گفتم : اگر نارنجک الآن هم منفجر نشود ، قطعأ با پرتاب ، این اتفاق رخ خواهد داد ! در ثانی ، ما که کارخانه ی تولید آن را نداریم؛ هر نارنجک را به زحمت زیاد می سازیم و هیچ دوست ندارم که حتی یکی از آن ها به هدر رود . بنابراین از آن کار ، منصرف شدم و مشکلی نیز رخ نداد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

keyboard_arrow_up